فیبرومیالژیا از جمله اختلالات مرتبط با دردهای مزمن است که بر روی بافت های همبند از جمله عضلات، رباط ها (نوارهای محکم بافتی که انتهای استخوان ها را به هم وصل می کنند)، و تاندون ها (که عضلات را به استخوان ها متصل می کنند) تأثیر می گذارد. این بیماری مزمن بوده که باعث درد وسیع ماهیچه ها (معروف به “میالژی”) و درد به هنگام لمس در بسیاری از مناطق بدن می شود. بسیاری از بیماران همچنین دچار خستگی، اختلالات مرتبط با خواب، سردرد و اختلالات خلقی مانند افسردگی و اضطراب می شوند. با وجود تحقیقات مداوم علت، تشخیص و درمان بهینه فیبرومیالژیا مشخص نیست.
فهرست مطالب
علت بیماری فیبرومیالژیا چیست؟
علت این بیماری ناشناخته است. عوامل مختلف جسمی یا عاطفی (مانند عفونت، آسیب یا استرس) ممکن است در ایجاد علائم نقش داشته باشند، اگرچه بسیاری از بیماران سابقه مادام العمر درد مزمن را گزارش می کنند. در افراد مبتلا به فیبرومیالژیا، ماهیچه ها و تاندون ها به واسطه تحریکات دردناک مختلف تحریک می شوند. تصور می شود که این امر به دلیل پردازش شدیدتر مغز از درد است، که به آن پدیده ای به نام “حساس شدن مرکزی” گفته می شود. سایر بیماری ها نیز مانند سندرم روده تحریک پذیر (IBS)، سندرم خستگی مزمن (CFS)، سردردهای مزمن، درد مزمن لگن و مثانه و درد مزمن فک و صورت ممکن است در نتیجه حساسیت مرکزی در این بیماران ایجاد شود.
هیچ توضیحی درمورد علت رخداد حساسیت مرکزی در برخی از افراد وجود ندارد. معتبرترین تئوری نشان می دهد که در بروز این بیماری زمینه های ژنتیکی دخالت دارند به این معنی که برخی از افراد، مستعد حس افزاینده درد هستند. افراد دارای والدین یا خواهر و برادر مبتلا به فیبرومیالژیا، شانس بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند. در برخی موارد، عوامل استرس زای مختلف از جمله عفونت (مانند بیماری لایم یا بیماری ویروسی)، بیماری هایی مرتبط با التهاب مفاصل (به عنوان مثال، آرتریت روماتوئید یا لوپوز اریتوماتوز سیستمیک)، آسیب جسمی یا عاطفی یا اختلالات خواب باعث ایجاد فیبرومیالژیا می شوند. مطالعات تصویربرداری از مغز در مبتلایان به فیبرومیالژیا و سایر اختلالات درد مزمن مرتبط با آن، تغییراتی در عملکرد مغز و ارتباط بین قسمتهای مختلف آن را نشان می دهند. جنسیت در این بیماری به عنوان یک عامل خطرساز رفتار می کند به گونه ای که این بیماری در زنان بیشتر از مردان دیده می شود.
علائم فیبرومیالژیا چیست؟
علائم بیماری شامل موارد زیر است:
- درد عضلانی و بافت نرم: علائم اصلی فیبرومیالژیا درد گسترده و وسیع (یا “منتشر”)، مزمن و مداوم است. اگرچه این درد در عضلات و بافتهای نرم احساس می شود، اما در این مناطق هیچگونه ناهنجاری دیده نمی شود. این درد را می توان به صورت درد عمیق عضلانی، گرفتگی، سفتی و سوزش توصیف کرد. بیماران همچنین ممکن است احساس بی حسی، سوزن سوزن شدن یا احساس خزیدن حشره بر بازوها و پاهای خود داشته باشند. اگرچه درد عضلانی وجود دارد ، اما شدت آن در افراد مختلف متفاوت است و با شرایط خاصی مانند اضطراب یا استرس، خواب نامناسب، وارد آمدن فشار به عضلات یا قرار گرفتن در معرض سرما یا رطوبت تشدید می شود. افراد غالباً دردهای عضلانی خود را به گونه ای توصیف می کنند که شباهت زیادی به بیماری آنفلونزا دادر. درد ممکن است در مراحل اولیه بیماری، اغلب به گردن یا شانه ها محدود شود. در نهایت نواحی مختلف طی بیماری درگیر می شوند اکثرا بیماران درد در گردن، قسمت های فوقانی و تحتانی کمر، بازوها و پاها و قفسه سینه را تجربه می کنند. این مناطق با لمس و فشار خفیف تا متوسط دردناک می شوند. بسیاری از بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا احساس می کنند که مفاصل آنها متورم است اگرچه نشانه ای از التهاب مفاصل نشان نمی دهند.
- خستگی و اختلالات خواب: خستگی مداوم در بیش از 90 درصد از مبتلایان به فیبرومیالژیا رخ می دهد. اکثر بیماران از خواب سبک شکایت دارند. بی خوابی، بیدار شدن مکرر در طول شب و احساس خستگی هنگام بیدار شدن نیز از مشکلات شایع است. مبتلایان به فیبرومیالژیا همچنین ممکن است دچار اختلالات دیگر مانند آپنه خواب (آپنه، یک اختلال خواب است که باعث توقف یا کاهش تنفس برای مدتی کوتاه (اما با تعداد فرکانس بالا) در طول خواب میشود.) یا سندرم پاهای بی قرار (این سندرم، اختلالی درازمدت است که باعث میشود فرد احساس کند باید پایش را تکان دهد) شوند. مانند برخی شرایط دردناک، این اختلالات خواب نیز می توانند خود محرک فیبرومیالژیا باشند.
- افسردگی و اضطراب: بسیاری از مبتلایان به فیبرومیالژیا نیز در زمان تشخیص دچار افسردگی و یا اضطراب هستند و یا در مراحل پیشرفته بیماری به یک یا هر دو این اختلال دچار می شوند. با این حال، ابتلا به افسردگی در مورد اکثر بیماری های مرتبط با درد مزمن صادق است، و فیبرومیالژیا تنها تجلی فیزیکی افسردگی نیست.
بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا اغلب تحت تأثیر سایر علائم مرتبط با درد قرار می گیرند. این علائم به شرح زیر می باشند:
- سردردهای مكرر از جمله میگرن
- علائم سندرم روده تحریک پذیر (IBS) شامل درد مکرر شکم، اسهال، یبوست یا هر دو
- سیستیت بینابینی / سندرم مثانه دردناک با علائم درد مثانه و تکرر ادرار بدون عفونت
- سندرم مفصل تمپورومندیبولار (TMJ) با نشانه های محدودیت حرکات فک و ایجاد صدای کلیک هنگام باز و بسته شدن دهان که می تواند همراه با درد عضلات صورت و فک و اطراف گوش و سردرد همراه است.
روش تشخیص فیبرومیالژیا چیست؟
هیچ روش آزمایشگاهی یا تصویربرداری خاصی برای تشخیص فیبرومیالژیا وجود ندارد. بنابراین، تشخیص به طور معمول بر اساس بررسی دقیق شرح حال بیمار، معاینه کامل جسمی و تعداد محدودی آزمایش خون انجام می شود، که برای از حذف کردن شرایط با علائم مشابه استفاده می شود.
دستورالعمل های مختلف تشخیصی برای این بیماری وجود دارد، اما همه این رویکردها شامل ارزیابی درد، خستگی و سایر علائم مرتبط با آن است.
کالج روماتولوژی آمریکا (ACR) معیارهای طبقه بندی برای فیبرومیالژیا را در سال 1990 ایجاد کرده که غالباً برای کمک به تشخیص استفاده می شوند. مطابق این معیارها، در صورتی که حداقل در 11 نقطه از 18 نقطه خاص بدن (براساس معاینه پزشک)، در صورت لمس و فشار دردناک باشد، ممکن است فرد به این بیماری مبتلا باشد. ACR همچنین معیارهای تشخیصی به روز شده ای را در سال 2010 منتشر کرده است. این معیارها نیازی به معاینه نقاط دردناک ندارند اما از یک سیستم امتیاز دهی عددی استفاده می کنند که مبتنی بر میزان گسترده و شدید بودن درد بیمار است که توصیف می کند. در این روش همچنین علائم دیگری مانند خستگی، مشکلات شناختی (مثلاً اختلالات فکری) و سایر موارد مرتبط با درد مانند سردرد یا مشکلات گوارشی در نظر گرفته می شود.
درمان بیماری فیبرومیالژیا چیست؟
به طور کلی ، درمان های مربوط به فیبرومیالژیا شامل دارو و درمان های خودمراقبتی می باشد. هدف نهایی درمان به حداقل رساندن علائم و بهبود عمومی سلامت بیمار است. هیچ درمان واحدی برای تمام علائم بیماری وجود ندارد. به هنگام درمان توجه به نکات زیر حائز اهمیت است:
- فیبرومیالژیا یک بیماری واقعی است و درد تنها در ذهن بیمار نیست.
- این بیماری تخریب کننده یا تغییردهنده فرم عضلات و مفاصل نیست و عوارض خطرناکی برای زندگی به همراه ندارد. با این حال، درمان درد و خستگی مزمن چالش برانگیز است و علاج سریع برای این بیماری وجود ندارد.
- داروها می توانند در تسکین درد، بهبود کیفیت خواب و بهبود روحیه بیمار مفید باشند. ورزش، یوگا و سایر فعالیت های حرکتی نیز در کمک به مدیریت علائم اثربخش هستند. یک برنامه ی درمانی سازمان یافته شامل مجموعه ای از موارد فوق معمولاً بهترین نوع درمان است. فعالیت های جسمی باعث تخریب یا آسیب دراز مدت در عضلات نخواهد شد و می تواند به بهبود درد و عملکرد بیمار کمک کند.
- مهم است که بیمار انتظارات واقع بینانه ای در مورد فیبرومیالژیا و مدیریت آن داشته باشد. علائم اغلب با گذشت زمان افزایش و کاهش می یابند، اما درجاتی از درد و خستگی ماهیچه به طور کلی تداوم دارد. با این وجود، بیشتر مبتلایان به فیبرومیالژیا بهبودی می یابند.
درمان دارویی
علاوه بر ورزش و تکنیک های کمک کننده برای مدیریت علائم، بسیاری از مبتلایان به فیبرومیالژیا از درمان دارویی استفاده می کنند. داروهای مؤثر در تسکین علائم فیبرومیالژیا، داروهایی هستند که مواد شیمیایی موجود در مغز و نخاع را هدف قرار می دهند. این مواد در پردازش درد مهم می باشند. این داروها شامل داروهای ضد افسردگی و ضد تشنج می باشند. داروهای ضد التهابی و مسکن ها تاثیر چندانی در بهبود علائم بیماری ندارند هستند. پزشک با بیمار در مورد گزینه های درمانی و چگونگی شروع درمان صحبت خواهد کند. به طور کلی، داروها معمولاً با دوز کم شروع می شوند و در صورت نیاز مقدار آن ها به آهستگی افزایش می یابند. این داروها به شرح زیر می باشند:
داروهای ضد افسردگی: چندین دسته مختلف دارو وجود دارد که برای درمان افسردگی استفاده می شوند. برخی از این موارد در درمان علائم فیبرومیالژیا نیز می توانند مؤثر باشند مانند:
- ضد افسردگی های 3 حلقه ای (Tricyclic antidepressants (TCAs): این داروها اغلب اولین داروهایی هستند که در درمان این بیماری استفاده می شوند. از جمله این داروها می توان آمی تریپتیلین و نورتریپتیلین را نام برد. سیکلوبنزاپرین، ممکن است در درمان فیبرومیالژیا کمک کند اما برای افسردگی مؤثر نیست. مصرف TCA قبل از خواب ممکن است خواب عمیق تری ایجاد کند و درد عضلات را کاهش دهد. دوزهای پایین این داروها معمولاً در فیبرومیالژیا نسبت به دوزهای مورد نیاز برای درمان افسردگی استفاده می شوند، اما حتی در صورت مصرف در دوزهای پایین ، عوارض جانبی این دسته از داروها رایج است. این عوارض شامل خشکی دهان، احتباس مایعات، افزایش وزن، یبوست یا اشکال در تمرکز می باشد.
- مهارکنننده های بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین (serotonin-norepinephrine reuptake inhibitors (SNRIs): این داروها نیز می توانند در بهبود علائم فیبرومیالژیا کمک کنند. این دسته از داروها شامل دولوکستین و میلناسیپران می باشند. شایعترین عوارض جانبی این داروها تهوع و سرگیجه است، اما در صورت مصرف این داروها از دوز پایین قابل تحمل می باشند.
- مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (Selective serotonin-reuptake inhibitors (SSRIs): این داروها مانند فلوکستین و پاروکستین ممکن است در فیبرومیالژیا نیز مؤثر باشد. با این حال، آنها به اندازه داروهای سه حلقه ای و مهارکننده های بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین برای کاهش درد مؤثر نیستند. SSRIها معمولاً به عنوان درمان اولیه فیبرومیالژیا استفاده نمی شوند، اما ممکن است پزشکان در برخی شرایط خاص از آن ها استفاده کنند. این داروها گروهی از داروهای ضد افسردگی هستند که برای افزایش غلظت سروتونین در مغز استفاده می شود. سروتونین یک ماده شیمیایی طبیعی است که میزان ارسال پیامها بین سلولهای عصبی را تنظیم می کند.
داروهای ضد تشنج: برخی از داروهای ضد تشنج (داروهایی که در درجه اول برای درمان صرع مورد استفاده قرار می گیرند) ممکن است به تسکین درد و بهبود خواب کمک کنند. این دسته از داروها شامل پرگابالین و گاباپنتین می باشند و تصور می شود با مسدود کردن مواد شیمیایی خاصی که باعث افزایش انتقال درد می شوند، درد را تسکین می دهند. شایع ترین عوارض جانبی این داروها شامل سرگیجه ، افزایش وزن و تورم در قسمت های تحتانی پاها است. با این حال، اکثر مردم این داروها را به خوبی تحمل می کنند.
اغلب به منظور درمان بیش از یک دسته از این داروها با هم استفاده می شوند به عنوان مثال، در بیماران یک دوز کم از یک مهارکننده های بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین در صبح مصرف می شود و مقدار کم از یک داروی ضد افسردگی سه حلقه ای یا داروی دیگر در هنگام خواب مصرف می شود.
درمان غیر دارویی
ورزش: ورزش منظم، مانند پیاده روی، شنا یا دوچرخه سواری، در کاهش درد عضلات و بهبود قدرت عضلات و تناسب اندام در فیبرومیالژیا مفید است. در صورتی که بیمار برای اولین بار از برنامه ورزشی استفاده می کند، بهتر است به آرامی شروع کرده و به تدریج سطح فعالیت خود را افزایش دهد. با گذشت زمان، ورزش علائم فیبرومیالژیا را بهبود می بخشد.
بیمار همچنین می تواند از یک فیزیوتراپیست کمک گیرد تا یک برنامه ورزشی مناسب و شخصی که بیشترین سود را برای او خواهد داشت تهیه کنید. به طور کلی بهتر است بیمار حداقل 3 بار در هفته به مدت 30 دقیقه ورزش کند.
در حالی که فیبرومیالژیا یک بیماری تهدید کننده زندگی نیست، بسیاری از بیماران نگران این هستند، که علائم آنها نشان دهنده “مراحل اولیه” یک وضعیت جدی تر مانند لوپوس اریتماتوز سیستمیک باشد. با این حال، مطالعات طولانی مدت نشان نمی دهد که افراد مبتلا به فیبرومیالژیا خطر بیشتری در ابتلا به سایر بیماری های روماتیسمی یا عصبی داشته باشند. اکثر مبتلایان به فیبرومیالژیا حتی با درمان دارویی تا حدی همراه با درد مزمن و خستگی زندگی می کنند. با این حال، اکثر بیماران قادر به انجام کار و فعالیتهای عادی و روزانه خود هستند. میزان تأثیر فیبرومیالژیا بر زندگی روزمره فرد متفاوت است. همکاری با پزشکان (و سایر ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی) برای درک شرایط و مدیریت علائم، یادگیری تکنیک های مقابله ای مؤثر و داشتن حمایت شدید خانوادگی و اجتماعی می تواند به بهبود و حفظ کیفیت زندگی شما کمک کند.