کودک آزاری به چه مواردی اطلاق می‌شود؟

| 11 می 2021

علائم هشدار دهنده‌ی کودک آزاری و بی‌توجهی همیشه واضح نیست. اما با یادگیری شناخت علائم یک مشکل، می‌توانید تغییر بزرگی در زندگی کودک ایجاد کنید.

نشانه‌ی کودک آزاری فقط چشم کبود و علائم جسمی نیست. در حالی که بدرفتاری بدنی به دلیل علائمی که از خود به جای می‌گذارد، تکان‌دهنده است، اما همه‌ی نشانه‌های کودک آزاری  آشکار نیستند. نادیده گرفتن نیازهای کودک، قرار دادن آنها در موقعیت‌های خطرناک، قرار گرفتن در معرض موقعیت‌های جنسی یا احساس بی‌ارزش یا احمق بودن آن‌ها نیز نوعی کودک آزاری و غفلت است. تمامی این موارد، می‌تواند زخم‌های عمیق و ماندگاری بر روی کودکان ایجاد کند.

صرف نظر از نوع سوءاستفاده، نتیجه‌ی کودک آزاری، یک آسیب جدی عاطفی است.

آسیب رساندن به کودکان

 

کودک آزاری چه انواعی دارد؟

رفتار نادرست و آزار، اشکال مختلفی دارد. اما وجه مشترک تمامی این رفتارها تأثیر عاطفی بر کودک است. خواه آزار، زدن یک سیلی، اظهار نظری تند، سکوت سنگین یا نبودن شام روی میز باشد، نتیجه نهایی کودکی است که احساس عدم امنیت، مراقبت و تنها بودن می‌کند.

انواع کودک آزاری شامل موارد زیر می‌شود:

 ۱.آزار و سوءاستفاده‌ی عاطفی:

برخلاف تصور برخی افراد، کلمات نیز می‌توانند صدمه بزنند. همچنین سوءاستفاده‌ی  عاطفی می‌تواند به شدت به سلامت روانی یا رشد اجتماعی کودک آسیب برساند. نمونه هایی از سوءاستفاده عاطفی عبارتند از:

  • تحقیر و بی ارزش نمودن کودک به صورت مداوم.
  • مقایسه‌ی منفی کودک با دیگران.
  • عنوان کردن عبارات “خوب نیستی” ، “بی ارزشی” ، “بدی” یا “اشتباهی” به کودک.
  • داد زدن مکرر، تهدید یا زورگویی.
  • نادیده گرفتن یا رد کودک به عنوان مجازات، برخورد بی صدا با او.
  • محدود کردن تماس جسمی با کودک، مانند عدم آغوش گرفتن او، بوسیدن او یا سایر علائم مهرورزی.
  • قرار دادن کودک در معرض مشاهده‌ی خشونت علیه دیگران، خواه این امر علیه والدین دیگر، خواهر و برادر یا حتی حیوان خانگی باشد.

فریاد زدن بر سر کودک

  ۲.کم‌توجهی به کودک:

غفلت که نوع بسیار متداول کودک آزاری است، الگویی از عدم تأمین نیازهای اساسی کودک است که شامل غذا، لباس، بهداشت یا نظارت کافی است.

همیشه نمی‌توان بی‌توجهی به کودک را تشخیص داد. بعضی اوقات، ممکن است والدین از نظر جسمی یا روحی نتوانند از کودک مراقبت کنند. مانند مواردی که بیماری جدی یا آسیب دیده باشند و یا افسردگی یا اضطراب درمان نشده داشته باشند. در موارد دیگر، سوءمصرف الکل یا مواد مخدر ممکن است به طور جدی قضاوت و توانایی والدین را، در ایمن نگه داشتن کودک مختل کند.

  ۳.آسیب فیزیکی:

این نوع آزار، شامل آسیب جسمی یا صدمه به کودک است. آسیب فیزیکی ممکن است در نتیجه تلاش عمدی برای آسیب رساندن به کودک یا تنبیه بیش از حد جسمی باشد. بسیاری از والدین بدرفتار اصرار دارند که اعمال آنها صرفاً نوعی نظم و انضباط است. آن‌ها معتقدند که کتک زدن از روش‌هایی است که باعث می‌شود کودکان رفتار صحیح را یاد بگیرند. اما بین استفاده از تنبیه بدنی برای نظم و سو ءاستفاده جسمی تفاوت زیادی وجود دارد.

در سوءاستفاده فیزیکی، عناصر زیر وجود دارد:

  • ویژگی اول غیرقابل پیش بینی بودن این تنبیه‌هاست. کودک هرگز نمی‌داند چه چیزی قرار است والدین را به زحمت بیندازد. هیچ مرز و قانون مشخصی برای آسیب فیزیکی وجود ندارد. کودک دائماً میترسد زیرا هرگز مطمئن نیست که چه رفتاری باعث حمله‌ی فیزیکی می شود.
  • والدین در آزار فیزیکی، با نهایت عصبانیت کتک می‌کنند. والدین بدرفتار از روی عصبانیت و میل به کنترل عمل می‌کنند. آن‌ها انگیزه‌ی آموزش عاشقانه کودک را ندارند. هرچه والدین عصبانی‌تر شوند، شدت سوءاستفاده بیشتر می‌شود.
  • استفاده از ترس برای کنترل رفتاروجود دارد. والدین متجاوز ممکن است اعتقاد داشته باشند که فرزندانشان باید از آنها بترسند، بنابراین آنها برای در خط نگه داشتن فرزندشان از آزار جسمی استفاده می‌کنند. با این حال، آنچه کودکان واقعاً می‌آموزند این است که چگونه از ضربه خوردن جلوگیری کنن ، نه اینکه چگونه درست رفتار کنند یا رشد کنند.

  ۴.سوءاستفاده‌ی جنسی:

سوءاستفاده‌ی جنسی از کودکان به دلیل لایه‌های گناه و شرم پنهان در آن به‌خصوص و پیچیده است. مهم‌ترین موضوع در این رابطه این است که تشخیص دهیم که سوءاستفاده‌ی جنسی همیشه با تماس بدنی همراه نیست. قرار دادن کودک در معرض مشاهده‌ی موقعیت‌های جنسی یا سوء مصرف مواد، خواه درگیر آن باشد یا نه، سوءاستفاده‌ی جنسی است.

کودکانی که مورد سوءاستفاده‌ی جنسی قرار گرفته‌اند، اغلب تحت احساس شرم و گناه قرار می‌گیرند. آنها ممکن است احساس کنند که مسئول سوءاستفاده هستند یا به نوعی آن را به گردن خودشان بیاندازند. این می‌تواند با بزرگتر شدن به احساس تنفر از خود و مشکلات جنسی و روابط منجر شود.

شرم این کودکان ازسوءاستفاده جنسی، صحبت کردن کودکان در این مورد را بسیار دشوار می‌کند. آنها ممکن است نگران باشند که دیگران آنها را باور نکنند، از آنها عصبانی شوند یا خانواده‌ی آنها را از هم جدا کند. به دلیل این مشکلات، اتهامات دروغین به سوءاستفاده‌ی جنسی معمول نیست. بنابراین اگر کودکی به شما اعتماد کرد، او را جدی بگیرید.

سواستفاده جنسی از کودک

 

علائم هشدار دهنده کودک آزاری و بی‌توجهی چیست؟

علائم هشدار دهنده مبنی بر بدرفتاری یا بی توجهی به کودک می‌تواند با توجه به نوع آزار وارده متفاوت باشد.

نشانه های هشدار دهنده آزار عاطفی:

این کودکان ممکن است:

  • بیش از حد گوشه گیر، ترسو و نگران از انجام کار اشتباه باشند.
  • در برخی رفتارها افراط نشان دهند مانند: بسیار سازگاربودن، خواستاربودن، منفعل بودن و یا پرخاشگربودن
  • به نظر نرسد که به والدین یا مراقبین خود وابسته باشند.
  • به شکل بزرگسالان رفتار کنند (مراقبت از کودکان دیگر) و یا به طور نامناسب نوزادانه رفتار کنند(مکیدن انگشت شست ، پرانتز کردن).

علائم هشدار دهنده‌ی آزار جسمی:

این کودکان ممکن است:

  • آسیب مکرر یا کبودی، جوش و بریدگی غیرقابل توضیح داشته باشند. به نظر می‌رسد آسیب‌های آنها الگویی مانند نشانه‌هایی از یک دست یا کمربند است.
  • همیشه مراقب و در حالت آماده باش، هستند. گویی که منتظر اتفاق بدی هستند.
  • از لمس شدن اجتناب کنند. با حرکات ناگهانی دست و پا خود را جمع می‌کنند و از رفتن به خانه خود می‌ترسند.
  • برای پوشاندن آسیب ها لباس‌های غیر متداول بپوشند.

علائم هشدار دهنده از بی توجهی به کودک:

این کودکان ممکن است:

  • برای آب و هوا لباس نامناسب، کثیف یا نامناسب بپوشند.
  • به طور مداوم بهداشت نداشته باشند. (موهای شسته نشده، بوی نامطبوع بدن).
  • بیماری های درمان نشده و صدمات جسمی داشته باشند.
  • غالباً تحت نظارت نباشند یا تنها بمانند یا در شرایط غیر ایمن اجازه بازی داشته باشند.
  • غالباً در مدرسه دیر کنند یا غیبت داشته باشند.

علائم هشدار دهنده‌ی سوءاستفاده جنسی در کودکان:

این کودکان ممکن است:

  • در راه رفتن یا نشستن مشکل داشته باشند.
  • از اعمال جنسی نامناسب با سن آنها آگاه باشند، یا حتی رفتار اغواگرانه از خود نشان دهند.
  • بدون اینکه دلیل مشخصی داشته باشند از فرد خاصی اجتناب کنند.
  • نخواهند جلوی دیگران لباس عوض کنند یا در فعالیت‌های بدنی شرکت کنند.
  • بیماری‌های مقاربتی یا بارداری داشته باشند، به خصوص اگر آنها زیر 14 سال دارند.
  • سعی کنند تا از خانه فرار کنند.

 

عوامل خطر در کودک آزاری و بی توجهی چیست؟

در حالی که آزار و غفلت در انواع خانواده‌ها رخ می دهد، کودکان در موقعیت‌های خاص بیشتر در معرض خطر هستند.

خشونت خانگی:

حتی اگر والدین بدسرپرست تمام تلاش خود را برای محافظت از فرزندان خود انجام دهند، باز هم خشونت خانگی بسیار آسیب زننده است. بیرون بردن از خانه بهترین راه برای کمک به فرزندان است.

سوءمصرف الکل و مواد مخدر:

والدینی که مست هستند ممکن است نتوانند از فرزندان خود مراقبت کنن ، تصمیمات خوبی در مورد تربیت بگیرند یا انگیزه‌های اغلب خطرناک را کنترل کنند. سوءمصرف مواد همچنین می‌تواند منجر به سوءاستفاده جسمی شود.

تاثیرات منفی مصرف مواد و الکل روی تربیت کودک

بیماری روانی درمان نشده والدینی که از افسردگی، اختلال اضطرابی، اختلال دو قطبی یا بیماری روانی دیگری رنج می‌برند:

این افراد ممکن است در مراقبت از خود مشکل داشته باشند، چه رسد به فرزندان. یک والد با بیماری روانی یا آسیب دیده ممکن است از فرزندان خود دور باشد، یا سریع عصبانی شود بدون اینکه دلیل آن را بفهمد. معالجه‌ی این والدین به معنای مراقبت بهتر از کودکان است.

عدم مهارت والدین:

بعضی از والدین، هرگز مهارتهای لازم برای تربیت را یاد نگرفته‌اند. به عنوان مثال، والدین نوجوان ممکن است انتظارات غیرواقعی در مورد میزان مراقبت نوزادان و کودکان کوچک داشته باشند. یا والدینی که خود قربانی کودک آزاری شده‌اند ممکن است فقط بدانند که چگونه فرزندان خود را به همان شیوه ‌ی که بزرگ شده‌اند تربیت کنند. کلاس‌های والدین، گروه درمانی و گروه های پشتیبانی مراقبت کننده ،منابع بسیار خوبی برای یادگیری مهارت‌های بهتر والدین هستند.

استرس و عدم حمایت:

تربیت فرزند می تواند یک کار بسیارپرتنش باشد، به خصوص اگر افراد کودکان را بدون حمایت خانواده و دوستانشان تربیت کنند و یا با مشکلات رابطه‌ای یا مشکلات مالی روبرو باشند . مراقبت از کودک معلول، نیازهای ویژه یا رفتارهای دشوار نیز یک چالش است. به دست آوردن پشتیبانی مورد نیاز مهم است.

 

اثرات کودک آزاری و بی توجهی چیست؟

انواع سوءاستفاده‌ها و غفلت‌ها جای زخم‌های ماندگاری دارند. برخی از این زخم‌ها ممکن است جسمی و کوتاه مدت باشند، اما زخم‌های عاطفی تأثیرات طولانی مدتی در طول زندگی دارند. این زخم‌ها به احساس کودک، روابط آینده و توانایی عملکرد او در خانه، محل کار و مدرسه آسیب می‌رسانند.

اثرات سوءاستفاده و غفلت بر کودک شامل موارد زیر است:

عدم اعتماد و مشکلات درایجاد و حفظ رابطه:

اگر نتوانید به والدین خود اعتماد کنید، به چه کسی می‌توانید اعتماد کنید؟ بدون این پایگاه، یادگیری اعتماد به مردم یا دانستن اینکه چه کسی قابل اعتماد است بسیار دشواربه نظر می‌رسد. این موضوع می‌تواند منجر به مشکل در حفظ روابط در بزرگسالی شود. همچنین می‌تواند به روابط ناسالم منجر شود زیرا بزرگسال نمی‌داند رابطه خوب چیست.

احساس “بی ارزش بودن” همیشگی:

اگر در کودکی بارها و بارها به شما گفته شده که شما احمق هستید یا خوب نیستید، غلبه بر این احساسات اصلی بسیار دشوار است. با بزرگ شدن، کودکان بدسرپرست ممکن است از تحصیل خود غافل شوند یا به مشاغل کم درآمد بسنده کنند. زیرا اعتقاد ندارند ارزش آنها بیشتر است. بازماندگان سوءاستفاده‌ی جنسی ، با انگ و ننگ ناشی از سوءاستفاده، اغلب با احساس آسیب دیدگی دست و پنجه نرم می‌کنند.

مشکل در تنظیم احساسات:

کودکان بدسرپرست نمی‌توانند احساسات را با خیال راحت ابراز کنند. در نتیجه، احساسات متلاشی می‌شوند و به طرزی غیر منتظره بروز می‌کنند. بازماندگان بزرگسال از کودک آزاری می‌توانند با اضطراب، افسردگی یا عصبانیت غیرقابل توجیه دست و پنجه نرم کنند. آنها ممکن است به الکل یا مواد مخدر متوسل شوند تا احساسات دردناک را تحمل کنند.

 

چگونه رفتار آزار دهنده را در خود تشخیص دهید؟

تربیت فرزندان یکی از بزرگترین چالشهای زندگی است. این موضوع می‌تواند عصبانیت و سرخوردگی را در پر جنب و جوش‌ترین والدین ایجاد کند. اگر در خانه‌ای بزرگ شده‌اید که جیغ و داد و فریاد یا خشونت، در آن عادی بوده است، ممکن است راه دیگری برای تربیت فرزندان خود بلد نباشید.

تشخیص اینکه مشکلی دارید بزرگترین قدم برای کمک گرفتن است. موارد زیر نشانه های هشدار دهنده‌ای است مبنی بر اینکه شما باعث آزار فرزندان خود خواهید شد:

  • نمی توانید خشم خود را متوقف کنید.
  • از نظر عاطفی احساس می کنید از کودک خود جدا هستید. ممکن است چنان احساس ضعف کرده باشید که نخواهید کاری با کودک خود انجام دهید. شما فقط می‌خواهید تنها بمانید و فرزندتان ساکت باشد.
  • تأمین نیازهای روزمره‌ی کودک غیرممکن به نظر می‌رسد.
  • افراد دیگر ابراز نگرانی کرده‌اند. ممکن است آن‌ها در اشتباه باشند. با این حال، صحبت‌های آنها را با دقت در نظر بگیرید. البته مهم است که آیا این کلمات از شخصی وارد می‌شود که شما به طور معمول به او احترام و اعتماد دارید یا خیر؟

 

چگونه می‌توان چرخه‌ی کودک آزاری را شکست؟

ممکن است شما در کودکی مورد آزار قرار گرفته باشید. حتی ممکن است این اتفاق برای والدین شما نیز رخ داده باشد.حال زمان آن رسیده که شما این چرخه‌ی معیوب را بشکنید. شما می‌توانید روش‌های جدیدی برای مدیریت احساسات و شکستن الگوهای قدیمی خود بیاموزید. به یاد داشته باشید ، شما مهمترین فرد در دنیای فرزند خود هستید و مجبور نیستید که آن را به تنهایی انجام دهید. راهنما و پشتیبان همواره در دسترس است:

بیاموزید چه سنی مناسب است و چه چیزی مناسب نیست. داشتن انتظارات واقع بینانه از آنچه کودکان در سنین خاص می‌توانند تحمل کنند، به شما کمک می‌کند تا از رفتارهای طبیعی کودک ناامید و خشمگین نشوید. به عنوان مثال، نوزادان تازه متولد شده قصد ندارند شب را بخوابند و کودکان نوپا نیز نمی‌توانند برای مدت زمان طولانی آرام بنشینند.

مهارت های جدید تربیت فرزند را یاد بگیرید. با یادگیری تکنیک‌های انضباطی مناسب و نحوه‌ی تعیین مرزهای مشخص برای فرزندان خود شروع کنید. کلاس ها، کتاب ها و سمینارهای والدین این اطلاعات را ارائه می‌دهند.

مراقب خود باشید. اگر به اندازه کافی استراحت و پشتیبانی ندارید یا احساس خستگی شدید می‌کنید، احتمال اینکه تسلیم خشم شوید بسیار بیشتر است. کم خوابی، که در والدین کودکان خردسال معمول است، به بی حالی و تحریک پذیری می‌افزاید. دقیقاً همان چیزی که سعی می کنید از آن اجتناب کنید.

کمک تخصصی بگیرید. شکستن چرخه‌ی سوءاستفاده، اگر الگوها به شدت جا افتاده باشد، بسیار دشوار است. اگر به نظر نمی‌رسد هر چقدر تلاش می‌کنید موفق شوید، وقت آن است که کمک بگیرید. کمک‌هایی چه به صورت درمان، کلاس های والدین یا سایر مداخلات. فرزندان شما به خاطراین کمک‌ها از شما تشکر خواهند کرد.

در آخر یاد بگیرید که احساسات خود را کنترل کنید.

 

چگونه می توان به کودک بدسرپرست یا فراموش شده کمک کرد؟

اگر مشکوک به آزار و اذیت کودک هستید، چه کاری باید انجام دهید؟ یا اگر کودکی به شما اعتماد می‌کند، طبیعی است که کمی خسته و گیج شوید. کودک آزاری موضوعی دشوار است که پذیرفتن آن و حتی صحبت کردن در مورد آن دشوار است، هم برای شما و هم برای کودک. هنگام گفتگو با کودک بدسرپرست، بهترین راه تشویق وی، ابراز اطمینان خاطر و حمایت بی قید و شرط است. اگر در یافتن کلمات مشکل دارید، اجازه دهید اقدامات شما به جای شما صحبت کنند.

از انکار بپرهیزید و آرام باشید. واکنش متداول به اخبار به همان اندازه ناخوشایند و تکان دهنده کودک آزاری، انکار است. با این حال، اگر صحبت‌های کودکی را انکار کنید، یا از آنچه او می‌گوید شوک یا انزجار نشان دهید، ممکن است کودک از ادامه کار بترسد و ادامه ندهد.

بازجویی نکنید. اجازه دهید کودک با کلمات خودش برای شما توضیح دهد که چه اتفاقی افتاده است. اما کودک را مورد بازجویی قرار ندهید و سوالات اصلی را نپرسید. این ممکن است کودک را گیج کند. ممکن است او نتواند ادامه داستان را تعریف کند.

به کودک اطمینان دهید که هیچ کار اشتباهی انجام نداده است. به آنها اطمینان دهید که گفته‌های آنها را جدی می گیرید و این تقصیر آنها نیست.

ایمنی حرف اول را می زند. اگر احساس می‌کنید اگر بخواهید مداخله کنید، امنیت شما یا کودک به خطر می‌افتد، این کار را به متخصصان بسپارید.

 

افسانه ها و حقایقی درباره کودک آزاری و بی توجهی

باور غلط:  آزار کودکان لزوما با خشونت همراه است.

واقعیت: بدرفتاری جسمی فقط یکی از انواع کودک آزاری است. بی توجهی به کودک، یا سوءاستفاده‌ی جنسی و عاطفی می‌تواند به همان میزان آسیب برساند. از آنجا که علائم همیشه به این وضوح نیستند، ممکن است افراد دیگر کمتر مداخله کنند.

 

باور غلط: فقط افراد بد از فرزندان خود سوءاستفاده می‌کنند.

واقعیت: همه والدین یا سرپرستان آزار دهنده عمداً به فرزندان خود آسیب نمی‌رسانند. بسیاری از آنها خود قربانی آزار بوده‌اند. برخی از آن‌ها ممکن است با مشکلات بهداشت روانی یا مشکلات سوءمصرف مواد دست و پنجه نرم کنند.

 

باور غلط: سوءاستفاده در خانواده‌های “خوب” اتفاق نمی‌افتد.

واقعیت: سوءاستفاده و غفلت فقط در خانواده‌های فقیر یا محله‌های بد اتفاق نمی‌افتد. این رفتارها از همه‌ی خطوط نژادی، اقتصادی و فرهنگی عبور می‌کند. گاهی اوقات، خانواده‌هایی که از بیرون به نظر می‌رسد همه‌ی اینها را  دارند، داستان دیگری را پشت درهای بسته پنهان می‌کنند.

 

باور غلط: بیشتر کودک آزاران غریبه هستند.

واقعیت: در حالی که آزار و اذیت توسط افراد غریبه نیز اتفاق می‌افتد، بیشتر سوءاستفاده‌کنندگان اعضای خانواده یا افراد نزدیک به خانواده هستند.

 

باور نادرست: هنگامی که کودکان بدسرپرست بزرگ می‌شوند، بدرفتار می‌شوند.

واقعیت: درست است که کودکان بدسرپرست به احتمال زیاد چرخه را در بزرگسالی تکرار می‌کنند و ناخودآگاه آنچه را که در کودکی تجربه کرده‌اند تکرار می‌کنند. از طرف دیگر، بسیاری از بازماندگان کودک آزاری، انگیزه‌ی زیادی برای محافظت از فرزندان خود دارند. این افراد تبدیل به والدین عالی خواهند شد.

 





نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

contact us